ممکن است برخی از دختران در کشور ما به دلایل مختلف، از جمله تجاوز یا سوءاستفاده جنسی، آسیبهای جسمی و حتی فعالیتهای ورزشی، باکرگی خود را از دست دهند. این مسئله با توجه به فرهنگ و سنتهای کشور ما که اغلب باکره بودن دختران را به عنوان یکی از ملاکهای مهم برای ازدواج معرفی میکند، میتواند به عنوان یک موضوع حساس و دلزا باشد. افرادی که این باور را دارند که از دست دادن باکرگی ممکن است شانس ازدواج را کاهش دهد، دچار دلهرهها و نگرانیهایی میشوند.
در این مقاله، تجربیات به دست آمده از کار با دختران غیرباکره را بررسی میکنیم و سعی داریم نکات مهمی را که ممکن است برای افرادی که با این مسئله مواجه هستند، آموزنده باشد، ارائه دهیم. توجه به این نکات میتواند در فهم بهتر مسائلی که ممکن است در این زمینه پیش آید، مفید باشد و کمک کند تا افراد بتوانند با این وضعیتها به بهترین شکل ممکن برخورد کنند.
ضمناً لازم به ذکر است که احترام به حریم شخصی و حقوق افراد بسیار اهمیت دارد و هر گونه بحران یا آسیب به فرد باید با توجه به قوانین و اخلاق حل شود.
تجربه از بين رفتن باكرگي
در اینجا به چند مورد از دست دادن پرده بکارت اشاره می کنیم:
محدثه:
محدثه، 22 ساله، دانشجوی ادبیات، وقتی که 11 ساله بود، درگیر یک حادثه شد که منجر به از دست دادن باکرگی او شد. پسر عموی محدثه که برای رساندن یک بسته به منزل آنها میآید، متوجه تنهایی او میشود و به طور ناخواسته او را آزار و اذیت میکند و رابطه جنسی برقرا می شود. محدثه در حال حاضر تحت نظر کارشناسان مشاوره قرار دارد و با بحرانهای این تجربه دست و پنجه نرم میکند. او اخیراً به پسری علاقهمند شده و قصد ازدواج با او را دارد. اما باید چگونه این موضوع را با او به اشتراک بگذارد تا از دست ندهد. در کلبه عاشقی به این موضوع می پردازیم.
شیوا:
شیوا، 30 ساله با کارشناسی ارشد جغرافیا، چند سال قبل از همسرش جدا شده است. تجربه اولین رابطه جنسی آنها در دوران عقد بوده و این واقعه برای شیوا ناگهانی و ناخواسته رخ داده است. حالا، یکسال پس از جدایی، شیوا با پسری آشنا شده که تجربه اولین ازدواج او است. او نگران است که چگونه این موضوع را به خواستگارش بگوید و از ایجاد تراژدی جدیدی جلوگیری کند.
سپیده:
سپیده ، 27 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد، چند ماه پس از آشنایی با دوست پسرش، به دلیل علاقه به او، پیشنهاد برقراری رابطه جنسی را پذیرفت. اکنون که رابطهشان تمام شده و سپیده باکرگیاش را از دست داده است، نگران موقعیتهای آتی برای ازدواج است. این وضعیت به عنوان یک چالش ذهنی برای او پیش آمده و نیاز به پشتیبانی و مشاوره دارد.
معصومه:
معصومه ، 22 ساله با کارشناسی، باکرگیاش را در جریان یک خودارضایی از دست داده است. حالا نگرانی او از بابت فشار خانوادهاش برای ازدواج است. خانواده به دلیل تمایل زیاد او به برقراری روابط دوستانه، تصمیم به ازدواج او گرفتهاند. او نیازمند مشاوره است تا بتواند با این فشارها به بهترین شکل ممکن برخورد کند.
زهرا:
زهرا زمانی که تنها 12 سال داشت به اجبار خانواده با یکی از آشنایان که از او خیلی بزرگتر بود نامزد می کند. یک روز وقتی پدر و مادرش منزل نبودن توسط نامزد او به زهرا تجاوز می شود. زهرا باکرگی خود را از دست داد. او الان برای ازدواج مشکل دارد و نمی خواهد به کسی بگوید که باکرگی خود را از دست داده است. چرا که فکر می کند دیگران بد او را قضاوت می کنند.
بیشتر بخوانید
- پیشاب چیست و آیا سبب حاملگی می شود؟
- آیا امکان بارداری بدون دخول وجود دارد؟
- اوج لذت جنسی در مردان چه سنی است؟
- چگونه از یک پسر لب بگیریم؟
- اوج لذت جنسی در زنان چه سنی است؟
دختر مجردی که باکره نیست برای ازدواج چکار کند؟
الف) دختر، با افترا به خودش و نقض صداقت، به خواستگارها بگوید که باکره نیست و قبلاً با پسری ارتباط داشته است. این راهکار، میتواند به دختر کمک کند که از ابتدا صادقانه با خواستگارها ارتباط برقرار کند و از احتمال افشای حقیقت در آینده جلوگیری کند. این راه از اخلاقیات صداقت و شفافیت حمایت میکند.
ب) دختر به خواستگارها بگوید که باکره نیست، اما به دلایلی دروغ بگوید و از دلایل مختلفی مثل ورزش یا صدمه در دوران نوجوانی یاد کند. این راهکار احتمالاً باعث حفظ آبروی دختر میشود، اما همچنین ممکن است در آینده برای او مشکلات ایجاد کند، زیرا اساس روابط بر افراز و افت صداقت است.
ج) دختر تصمیم بگیرد که به خواستگارها حقیقت نگوید و خود را باکره نشان دهد. این راه ممکن است باعث ناخوشایندی یا عدم تایید از سوی خواستگارها شود، اما از نظر اخلاقی، صداقت را حفظ میکند. همچنین ممکن است در زمانهای بعدی مواجهه با مشکلات زندگی زناشویی کمک کند چرا که از ابتدا صادقانه با یکدیگر رفتار شده است.
با توجه به اختلاف نظرات و ارزشهای فردی، هر دختر ممکن است یک راهکار متفاوت را انتخاب کند، و این تصمیم بستگی به موقعیت شخصی و ارزشهای اخلاقی او دارد.
آيا خانواده تان از پاره شدن پرده بکارت شما باخبراند؟
آیا خانوادهتان از این واقعه آگاه هستند؟ برخی دختران، پس از وقوع چنین اتفاقاتی، ترجیح میدهند که این موضوع را با دیگران به اشتراک نگذارند. ترس اصلی آنها از قضاوت و نگاههایی است که احتمالاً اطرافیان در آینده نسبت به آنها خواهند داشت، همچنین از سرزنشهایی که پس از آن ممکن است از خانوادهشان بشنوند.
بیان این مسئله برای دخترانی که در یک خانواده مذهبی بزرگ بزرگ شدهاند، ممکن است چالشبرانگیزتر باشد. با این حال، توصیه ما این است که این موضوع را با یکی از اعضای خانواده که به او اعتماد دارید و رابطه شما با او بهتر است، به اشتراک بگذارید. اگر تمایلی به اطلاعرسانی خانواده ندارید، در نظر داشته باشید که اگر در آینده ازدواج کردید و همسرتان از این موضوع باخبر شد، احتمالاً اولین فردی که موضوع را با آنها به اشتراک میگذارد، خانواده شما خواهد بود.
بنابراین، بیخبری ممکن است برای آبروی خانواده شما مضر باشد و باعث شوک و آسیبهای روحی در آنها شود. اگر اکنون آنها را از این اتفاق آگاه کنید، ممکن است در ابتدا با واکنش تندی مواجه شوید، اما حداقل میتوانید اطمینان حاصل کنید که یک منبع حمایتی قوی دارید که میتواند شما را در مقابل دیگران حمایت کند. اگر با این همه موارد، حس خوبی نداشتید، توصیه میشود که به یک روانشناس مراجعه کنید.
روانشناس با تخصص و تجربه، شما را قضاوت نخواهد کرد و سعی خواهد کرد بدون جانبداری و با در نظر گرفتن همه جوانب بهترین راه را برای شما مشخص کند. صحبت کردن با یک شخص معتمد، سازگار با اعضای خانواده شما یا یک متخصص، فشارهای ذهنی شما را کاهش میدهد و به شما این امکان را میدهد که با ذهن بازتری به شرایط نگاه کنید. در انتخاب مشاور خود دقت کنید و داستان زندگی خود را برای هر کسی بازنگو نکنید.
چگونه بگویم باکره نیستم؟
در اینجا نوع از دست دادن بکارت هم مهم است. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که از نظرتان داشتن رابطه جنسی پیش از ازدواج برای زنان مشکلی ندارد و بکارت خود را در یک رابطه عاطفی و جنسی از دست دادهاید، پس باید با یک مرد همفکر خود ازدواج کنید. چرا که داشتن تفاهم فرهنگی و شباهت فکری زن و مرد با هم یکی از معیارهای مهم ازدواج میباشد.
در این صورت شما به هیچ عنوان نباید به ازدواج با مردی که این موضوع برایش اهمیت دارد فکر کنید. چرا که در صورت پنهانکاری و دروغ هم بالاخره پس از ازدواج مشخص خواهد شد و مشکلات شروع میشود.
شما باید در فکر ازدواج با فردی باشید که گذشته تان برای او اهمیتی نداشته باشد و بعد از ازدواج به همدیگر متعهد باشید.
اما در صورتی که بکارت شما در اثر تجاوز و یا آسیب های هنگام خود ارضایی از بین رفته باشد، بهتر است قبل از بله برون این مورد را با همسر آینده خود در میان بگذارید و به او حق انتخاب بدهید.
توجه داشته باشید که به هیچ عنوان در مراحل اولیه خواستگاری و قبل از اینکه هیچ شناختی از خواستگار و خانواده او ندارید، این موضوع را مطرح نکنید. همچنین این مورد یک مسئله خصوصی بین شما دو نفر میباشد و نیازی به اطلاع پیدا کردن خانواده ها نمیباشد.
در مورد اینکه چطور سر صحبت را باز کنید بهتر است از قبل با برنامه پیش بروید. به عنوان مثال در مورد یک اتفاق یا یک تجاوز که در فضای مجازی شنیده اید با او صحبت کنید تا نظرش را در مورد دختری که باکره نیست و حال قصد ازدواج دارد متوجه شوید.
اگر از موضع شدید صحبت کرد و تمامی تقصیرها را به گردن دختر بیاندازد، پس اصلاً موضوع خودتان را مطرح نکنید و به فکر جدا شدن باشید. اما اگر کمی منطقیتر و به دور هیجانات و احساسات واکنش نشان داد میتوانید پس از مدتی در مورد خودتان با او صحبت کنید و تصمیم را بر عهده خودش بگذارید.
به هر حال این حق طبیعی هر مرد و زنی میباشد که در هنگام ازدواج همسر خود را بر اساس باورهای خودشان انتخاب کنند تا به آرامش برسند.
آیا پنهانکاری در مورد بکارت لازم است یا نه؟ چرا دختر باید باکره باشد؟
اگر بکارت شکا در اثر رابطه جنسی کامل از بین رفته است یا به دلیل عوامل دیگری باکرگی را از دست دادهاید و خودتان به این موضوع کاملاً آگاه هستید، بهتر است قبل از ازدواج حتماً این موضوع را با خواستگار خود مطرح کنید تا تصمیم درستی بگیرید.
در غیر این صورت، پس از اولین رابطه با همسرتان او قطعاً متوجه این موضوع خواهد شد و شما به عنوان یک دروغگو برای او باقی میمانید. بنابراین، بهتر است بعد از اینکه تمام حرفهای خود را با هم گفتید و به این نتیجه رسیدید که زوج خوبی در کنار هم هستید، واقعیت را به او بگویید.
کسی که شما را واقعاً دوست داشته باشد، حقیقت را با جان و دل میپذیرد. البته ممکن است پس از مطرح کردن این موضوع با واکنشهای بدی هم روبرو شوید و شما را قضاوت کنند، اما همه این موارد بهتر است تا زندگی خود را با دروغ و پنهانکاری شروع نکنید و مجبور به فعل مکروه طلاق نشوید.
اما چگونه این موضوع را به خواستگار خود بگویید، بحث مهمی است که در ادامه به شرح آن میپردازیم.
آیا موضوع باکرگی را با خواستگارم در میان بگذارم؟
جواب به این سوال به طور کامل به شرایط شما بستگی دارد. همواره به یاد داشته باشید که ازدواج در کشور ما، قبل از اینکه یک توافق اجتماعی باشد، اساساً یک پیوند مذهبی است. این به معنای این است که در صورت رعایت نکردن اصول، عقد شما از نظر شرعی با مشکلات مواجه میشود و ممکن است حرام شناخته شود. یکی از اصول مهم، عدم فریب همسر در ازدواج است، و فریب در اینجا به معنای پنهان نگه داشتن وضعیت باکره نبودن زن به هنگام ازدواج میباشد. اگر همسر بعداً متوجه شود که این مسئله پنهان شده است، ممکن است حق او به لغو عقد ازدواج را داشته باشد.
اما علمای دینی نظرات متفاوتی درباره این مسئله دارند و میتوانید با مراجعه به دفتر مرجع تقلید خود، نظرات ایشان را در این زمینه بیابید. با این حال، یک نکته مهم این است که تمام علماء متفقند که ازدواج بر اساس راستی و صداقت استوار باشد و هرگونه اطلاعات پنهانی به همسر نادرست است. بر این اساس، دروغ گفتن درباره این موضوع به هیچ وجه توصیه نمیشود مگر اینکه شرایط ضروری ایجاد شود.
به عنوان یک روانشناس، ما نیز معتقدیم که این مسئله باید با مرد نامزد خود در میان گذاشته شود. اینکه آیا باید این موضوع را به او بگویید یا خیر، بستگی به اراده و ارتباط شما با او دارد. اگر این موضوع برای شما اهمیت دارد و به اعتماد و راستی در رابطهتان اهمیت میدهید، احتمالاً بهتر است که با او در میان بگذارید تا بتوانید بازخورد و واکنش او را بشنوید و برنامهریزی برای آیندهی مشترکتان کنید.
خواستگار خود را چقدر میشناسید؟
نحوهٔ آشنایی شما با خواستگارتان، یکی از اهمیتهای بالایی در ارتباط شماست و میتواند واکنش او نسبت به موضوع باکره نبودن شما را تحت الشعاع قرار دهد. افراد معمولاً از طرق مختلفی با خانوادههای آیندهی خود آشنا میشوند؛ یا از طریق روابط خانوادگی، یا از طریق معرفی شخص ثالث، یا حتی از طریق آشنایی مستقیم دختر و پسر. اگر ازدواج شما از نوع اول است، مطمئن شوید که در این مرحله، گرفتن گواهی از پزشک قانونی برای شما چه معنایی دارد و آیا این امر به عنوان یک عادت اخلاقی در خانوادهتان محسوب میشود یا خیر.
در صورتی که آشنایی شما با خواستگارتان از طریق معرفی شخص ثالث (دومین روش) اتفاق افتاده باشد، مسائل مربوط به تفاوتهای فرهنگی نیز در این مرحله مهم میشود. در اینجا، شناخت خوبی از شخصیت پسر و خانوادهاش میتواند به شما کمک کند تا در آینده بهتر با چالشهای احتمالی مواجه شوید.
اگر ازدواج شما از نوع سوم است (آشنایی از طریق دوستان دختر و پسر)، نیاز به توجه بیشتری به خصوصیات رفتاری و ارزشهای شخصیتی خواستگارتان وجود دارد. میتوانید با مطالعه و شناخت عمیقتر از این جوانب، از پاسخ او نسبت به موضوع باکره نبودن شما پیشبینی کنید.
مهمترین نکته این است که موضوعاتی که درباره آنها با خانواده خود مطرح نکردهاید، اگر تصمیم به مطرح کردن آنها کردهاید، به دلیل ارزشها و باورهای شخصیتیتان باشد نه به دلیل فشارهای خارجی. در کل، تمرکز بر شناخت مواردی مانند ارزشها و باورها، استقلال فکری، و مهارتهای حل مسئله، میتواند به شما در درک بهتری از نگرش خواستگارتان نسبت به مسائل مختلف کمک کند.
چطور بدانم خواستگارم با نداشتن بکارت برای ازدواج مشکلی ندارد؟
تشخیص اینکه آیا خواستگار شما با نداشتن بکارت برای ازدواج مشکلی دارد یا خیر، به یک مسئله پیچیده تبدیل میشود. نظرات و توجهات افراد نسبت به این مسئله متنوع بوده و افراد مختلف با اعتقادات و ارزشهای متفاوت به آن نگریسته و واکنش نشان میدهند.
برخی از نشانهها و عللی که ممکن است نشانگر احتمال عدم مشکل برای خواستگار باشند:
- مذهب و ارزشهای فرهنگی: اگر خواستگار شما مذهبی باشد و در ارتباط با مسائل جنسی به سنتها و ارزشهای فرهنگی وابسته باشد، ممکن است این موضوع برای او اهمیت داشته باشد.
- وابستگی به خانواده و مادر: افرادی که به شدت به خانواده و مادر خود وابستهاند ممکن است نگران نداشتن بکارت زنانه در زمان ازدواج باشند.
- شکاکیت و کنترل: افرادی که به شدت شکاک هستند و تمایل به کنترل اطلاعات شخصی شما دارند، ممکن است این موضوع را به عنوان یک عامل شکننده در رابطه تلقی کنند.
- مدیریت هیجانی و احساسات: اگر خواستگار شما نتواند به خوبی هیجانات خود را مدیریت کند و احساسات را کنترل کند، این موضوع ممکن است برای او به عنوان یک چالش جدی ظاهر شود.
- سنتها و ارزشها: افرادی که به سنتها و ارزشهای قدیمی پایبندند، ممکن است نگران این مسئله باشند.
در این موارد، ارتباط با خواستگار و صحبت با او در مورد انتظارات و ارزشهای هر دو طرف، میتواند بهترین راه برای درک و رسیدگی به این موضوعات حساس باشد.
چرا بکارت برای ازدواج تا این حد برای مردان اهمیت دارد؟
اهمیت بکارت برای ازدواج در فرهنگهای مختلف جهان به دلایل متفاوت قائل میشود. در برخی جوامع، بکارت زنانه نقش حیاتی در فرآیند ازدواج دارد، به طوری که در برخی نقاط جهان، دختر بدون بکارت ممکن است با مشکلات حقوقی و اجتماعی مواجه شود.
در ایران، از دورانهای قدیم بکارت برای زنان نماد ارزشمندی، نجابت و پاکدامنی بوده است. در دهههای اخیر، این موضوع تا حدی کاهش یافته و برخی از افراد اهمیت کمتری به آن میدهند. اما این کاهش نسبی توجه، باعث افزایش استرس در برخی زنان شده که بکارت خود را قبل از ازدواج از دست دادهاند.
این افراد با فرهنگی روبرو هستند که هنوز بکارت را به عنوان نشانهای از خوب بودن زن میپذیرند. از طرف دیگر، تحولات در ارتباطات زنان و مردان باعث شده که مسائل ارتباط جنسی به سمت نگاهها و ارزشهای متفاوتی هدایت شوند.
ترمیم بکارت و جایگزینی آن در ازدواج و مسائل حقوقی
بررسی قضایی نقش ترمیم بکارت در زمینه ازدواج و حقوق زناشویی حاکمیت دارد. هنگامی که زن تصمیم به ترمیم بکارت خود میگیرد و این موضوع به گونهای اتفاق میافتد که میتواند منجر به فریب شوهر شود، مسائل حقوقی پیش میآید.
ترمیم بکارت به صورت پنهانی و بدون اطلاع مرد، اگر با هدف پنهانکاری اطلاعات مربوط به گذشتهی زن از او انجام شود، ممکن است به عنوان یک عمل فریبآمیز در نظر گرفته شود. در حقوق بسیاری از جوامع، فریب و تدلیس در ازدواج تلقی منفی دارد و ممکن است منجر به ابطال عقد گردد.
لزوماً این مسئله تنها از نظر حقوقی مطرح نمیشود؛ بلکه مسائل فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی نیز در این زمینه تأثیرگذار هستند. برای اینکه مسائل این چنینی در ازدواج به وجود نیاید، افراد باید از پیش از ازدواج به صراحت و با افتتاحیه موضوعات مرتبط با گذشته خود، اطلاعات لازم را به یکدیگر ارائه دهند.
ترمیم بکارت به تنهایی یا به صورت پنهانی ممکن است نه تنها مشکلات حقوقی بلکه مشکلات ارتباطی و اعتمادی را نیز ایجاد کند. توجه به اصول اخلاقی و رعایت شفافیت در مواضع مهم ازدواجی از اهمیت بسزایی برخوردار است تا از ورود به مشکلاتی در آینده جلوگیری شود.
اثبات عمل ترمیم بکارت و مجازات فریب در ازدواج
اثبات این عمل توسط پزشکی قانونی صورت میپذیرد. اگرچه برخی اعتقاد دارند که اگر عمل ترمیم بکارت به منظور حفظ آبرو صورت گیرد، قصد فریب شوهر احراز نخواهد شد، اما این مسئله نیازمند تحقیقات دقیق مقامات قضایی است.
رسیدگی به این جرم، اگرچه در حوزهٔ خانواده است، ولی در صلاحیت دادسرای عمومی قرار دارد. قاضی باید تحقیقات موردی را در خصوص این جرم انجام دهد و پس از شنیدن اظهارات و دفاعیات طرفین، رای قطعی را صادر کند.
مجازات برای جرم فریب در ازدواج ممکن است به مدت ۶ ماه تا ۲ سال حبس باشد. البته، دستور قاضی دادگاه ممکن است با توجه به شرایط متهم، تخفیف، تعویق یا تعلیق مجازات را تصمیم دهد. این موضوعات نشاندهندهٔ جدیت و حساسیت موضوع در حقوق و قضاوت در این زمینه میباشند
ازدواج در صورت عدم باکره بودن دختر: انتقادات و پیامدها
بر اساس تقالید و سنتهای جامعه ما، وضعیت باکره بودن دختر در زمان ازدواج به عنوان یک موضوع حیاتی و اهمیتدهنده مطرح میشود. این نگرش با چالشها و انتقاداتی مواجه است، زیرا معتقد به آن است که حیثیت، شرف، و اخلاق فردی از طریق حفظ باکره بودن زنان سنجیده میشود. با این حال، در این نوشته به بررسی مسائل مرتبط با وضعیت باکره بودن یا نبودن دختر در زمان ازدواج میپردازیم، که اغلب به دلیل آن اختلافات پس از ازدواج و حتی جدایی را به همراه داشته است.
از آنجایی که اهمیت این موضوع برای مردان در زمان ازدواج بسیار زیاد است، برخی زنان که به دلایل مختلفی پیش از ازدواج با این شرایط مواجه شدهاند، ممکن است تلاش کنند این نقص را مخفی نگه دارند. اما به لحاظ قانونی، این اقدام میتواند به عنوان تدلیس شناخته شود و گاهی به عنوان یکی از عوامل فسخ نکاح در نظر گرفته شود.
این مسائل نشاندهنده اختلافات و پیچیدگیهایی در روابط زناشویی میباشند که نیاز به بررسی دقیق و حساس دارند. در این زمینه، افزایش آگاهی از موضوعات فرهنگی و اجتماعی، و ترویج گفتگو و تفاهم بیشتر میتواند به کاهش احتمال اختلافات و برخوردهای زناشویی کمک کند.
فسخ نکاح به دلیل عدم باکره بودن زوجه: شرایط قانونی و حقوقی
در عقد نکاح، یکی از شرایط اصلی صحت، صفت باکره بودن زوجه است. در واقع، باکره بودن دختر در ازدواج به عنوان یکی از شرایط ضروری برای صحت عقد نکاح مطرح میشود و ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی نیز به این موضوع اشاره دارد.
با توجه به اینکه در عقد نکاح با دختر، شرط باکره بودن طرفین به صورت مستتر اعلام میشود و برخلاف برخی شرایط دیگر، مورد تصریح خاصی نمیپردازد، در نتیجه اگر زوجه پس از ازدواج باکره نباشد، حق فسخ برای زوج حفظ میشود. ضمناً لازم به ذکر است که اعمال حق فسخ و استفاده از آن به محض اطلاع به صورت فوری صورت میپذیرد.
تاکید بر این نکته ضروری است که تشخیص صفت باکره بودن یا نبودن زوجه در اثر ازدواج، ممکن است به دلیل حساسیت این موضوع و مسائل اخلاقی، به یک فرآیند حقوقی و قضایی منجر شود که نیازمند مشورت با حقوقدان یا قاضی متخصص است.
مهریه پس از فسخ نکاح به دلیل عدم باکره بودن زوجه
بر اساس ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی، اگر فسخ نکاح به دلیل نزدیکی جهتی صورت گیرد، زن حق مهریه ندارد، به استثناء حالتی که فسخ عنن باشد؛ در این صورت، زن مستحق نصف مهر میشود. این مقرره نشان میدهد که اگر زن باکره باشد و فسخ نکاح از نزدیکی به جهتی به وجود آید، مهریه به او تعلق نمیگیرد، مگر اینکه مرد بیماری عنن داشته باشد که در این صورت نصف مهر به زن تعلق میگیرد.
در مواقعی که فسخ نکاح به دلیل تدلیس زن انجام شود و این تدلیس در دادگاه کیفری با ارکان متشکله جرم فریب در ازدواج اثبات شود، زوجه در هیچ حالتی حق بر مهر ندارد. در این حالت، اگر تدلیس و فریب با سوء نیت و به قصد فریب انجام شده باشد، زن حتی حق نصف مهر را نیز نخواهد داشت. زیرا حق به دست نیاوردن از طریق تقلب و فریب به طور قانونی تأیید شده نمیشود.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که تمامی این مقررات مربوط به فسخ نکاح به دلیل نزدیکی جهتی و تدلیس باید با دقت حاکمانه در دادگاه مورد بررسی قرار گیرند تا حقوق طرفین با رعایت اصول حقوقی حفظ شود.